'کار در ایران'؛ روایتی از کار و زندگی یک بسکتبالیست حرفه ای آمریکایی در ایران
نوشته شده توسط : iyem

تیل شودر، کارگردان مستند کار در ایران

در آخرهفته گذشته فیلم ۹۰ دقیقه ای "کار در ایران"، روایت مستندی از دوران کار و زندگی یک بسکتبالیست حرفه ای آمریکایی آفریقایی تبار که تصمیم می گیرد علیرغم تحریم های آمریکا و خطرات احتمالی که سفر به کشوری چون ایران دارد به استخدام تیم "آی اس شیراز" در بیاید، برای نخستین بار در دو اکران عمومی درجشنواره فیلم لس آنجلس که از ۱۴ تا ۲۴ ماه ژوئن در این شهر جریان دارد به نمایش درآمد.

فیلم دروهله اول، زندگی کوین شپارد بسکتبالیست حرفه ای، از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ در ایران و ماجرای کوشش های یک تیم ورزشی ایرانی برای رسیدن به مقام قهرمانی با استفاده از بازیکنان حرفه ای غیر ایرانی را به نمایش می گذارد، اما کم کم وارد ماجرای شرایط زندگی سه زن ایرانی تحصیل کرده ، مستقل و صریح الهجه که کوین شپارد در دوران اقامت در ایران با آن ها دوستی و رفت و آمد خانوادگی داشته، می شود.

از آنجایی که پایان دوران اقامت کوین شپارد در ایران با وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ مصادف می شود، یک بار دیگر مسیر فیلم از ورزش بسکتبال ومسئله نقض حقوق زنان در ایران به مسائل دیگری چون بررسی وضعیت ایران، شرایط زندگی و خواست های زنان و مردان جوان این کشور درآن مقطع از زمان کشیده می شود.

هرچند در آغاز فیلم کوین شپارد خود را یک بسکتبالیست ساده و شخصی غیرسیاسی معرفی می کند اما با نمایش شتاب زده ای از وقایع جنبش سبز و سرکوب آن دربخش پایانی فیلم ، پیوند غیرمتعارفی بین "بسکتبال" و "انقلاب" در ذهن تماشاگر فیلم "کار ایرانی" به وجود می آید.

فیلم مملو از لحظات شادی آور و غم انگیزی از برخوردهای فرهنگی، امید و نا امیدی های ورزشکاران حرفه ای و نمایشی است دست اول و بی واسطه از نمونه هایی از جامعه امروزی ایران که به خاطر ارتباط با بازی بسکتبال برای تماشاگر غیرایرانی نیز از جذابیت زیادی برخوردار است.

کوین شپارد و انعکاس صدای زن ایرانی

کوین شپارد بسکتبالیست ۳۲ ساله، پیش از کار در ایران، در کشورهای دیگری از جمله آرژانیتن، اسرائیل و دو کشور دیگر مورد تحریم آمریکا؛ کوبا و ونزوئلا به بازی بسکتبال حرفه ای اشتغال داشته است.

"تیل شودر که نتوانسته بود ویزای ژورنالیستی از مقامات ایرانی دریافت کند با استفاده از یک دوربین کوچک و بدون مجوز کار فیلمبرداری را آغاز کرد. و این کار با انجام چند سفر به ایران تا زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ ادامه یافت اما پس از آن نام شودر در فهرست سیاه جمهوری اسلامی قرار گرفت و او پس از یک شب حبس در فرودگاه تهران صبح روز بعد به نیویورک پرواز کرد."

او می گوید:"اینجا در آمریکا شما فقط درباره دولت ها و عملکرد آن ها می شنوید اما هرگز درباره مردم و فعالیت های آن ها صحبتی نمی شود. هرچند راجع به ایران در اخبار آمریکا مفصل شنیده بودم اما من آدم کنجکاوی هستم و می خواستم خودم زندگی در این کشوررا تجربه کنم. صادقانه بگویم که وقتی بار اول وارد ایران شدم اولین چیزی که نظرم را جلب کرد زیبایی های این کشور بود.. وقتی با مردم ایران از نزدیک آشنا شدم علیرغم تفاوت های فرهنگی احساس یگانگی عجیبی با آن ها پیدا کردم. دیدم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. مردم ایران در آن زمان خواهان تغییرات بودند اما هیچکس درخبرها در رابطه با این کشور، از این خواست آن ها خبری نمی داد و صحبتی نمی کرد."

دوستی کوین شپارد با اعضای دیگر تیم بسکتبال "آی اس شیراز" و پس از یک آسیب دیدگی ورزشی با یک زن فیزیکال تراپیست و دو دوست دیگر او مسائل زنان ایران را وارد فیلم "کار ایرانی" می کند: "زنان در آمریکا از حقوق زیادی برخوردارند. من در برخوردم با سه زنی که در فیلم می بینید متوجه شدم که آن ها چقدر انسان های آگاه و تحصیل کرده ای هستند و تا چه حد به زبان انگلیسی مسلطند اما شرایط در ایران جلوی رشد آن ها را گرفته است و امکاناتی را که ما در این گوشه از دنیا در اختیار داریم برای آن ها وجود ندارد. به خاطر همین این سه زن جوان هرگز نمی توانند به اهداف و آروزهای خود دسترسی پیدا کنند. یکی از مهم ترین انگیزه های من برای حضور در این فیلم این بود که می خواستم به صورتی حرف این زن ها و مسئله نقض حقوق انسانی آن ها را درفیلم منعکس کرده باشم."

گفتگو با کارگردان فیلم 'کار ایرانی'

تیل شودر کارگردان آلمانی تبار فیلم "کار ایرانی" که به همراه همسرش سارا نجومی کار تهیه فیلم را هم برعهده داشته است در مورد انگیزه ساختن آن می گوید:"یکی از دوستان ایرانی/آمریکایی علاقمند به بسکتبال در سال ۲۰۰۷ یک مقاله ورزشی درباره بسکتبالیست های آمریکایی که به طور حرفه ای در ایران بازی می کنند برایم فرستاد. این یک پدیده نوظهور بود و این ورزشکاران در کشورخود (آمریکا) به خاطر تحریم هایی که علیه ایران وجود دارد مجبور به پرداخت جریمه های نقدی شده بودند. به نظر من این یک عمل منفی بود که برخلاف جهت ایجاد ارتباط بین دو کشور ایران و آمریکا حرکت می کرد. درحالی که اگر بخاطر داشته باشید دردهه هفتاد میلادی بر اساس طرح سیاست پینگ پونگ ورزشکاران آمریکایی و چینی از طریق برگزاری یک سری مسابقات پینگ پونگ توانستند روابط تازه و سازنده ای بین این دو کشور ایجاد کنند. در آن زمان و با وقوع جنگ در عراق به نظر می رسید که ایران ممکن است هدف بعدی باشد و من می خواستم با ساختن این فیلم به ایجاد دیالوگ وپیشبرد دیپلماسی به جای جنگ کمک کنم."

تیل شودر در ادامه می گوید: "مسئله ای که برایم بیش از هرچیز دیگر اهمیت داشت این بود که به ایران به عنوان زمینه فیلم و نه موضوع اصلی نگاه شود. دنبال موضوعی می گشتم که نه مستقیما به سیاست ارتباط پیدا کند و نه به مذهب. بسکتبال به عنوان یک ورزش محبوب همه طبقات، به نظرم بهترین وسیله برای رسیدن به این هدف بود. به این صورت برای انجام پژوهش های اولیه به تهران رفتم . این سفر هم زمان شد با بازی های تورنمت بسکتبال لیگ های مختلف و مقامات مسئول و دست اندرکاران هم از ایده ساختن فیلم به شدت استقبال کردند."

تیل شودر

"دنبال موضوعی می گشتم که نه مستقیما به سیاست ارتباط پیدا کند و نه به مذهب. بسکتبال به عنوان یک ورزش محبوب همه طبقات، به نظرم بهترین وسیله برای رسیدن به این هدف بود. "

تیل شودر درمورد انتخاب کوین شپارد به عنوان موضوع و کاراکتر اصلی فیلم می گوید: "ما به دنبال شخصیتی گیرا می گشتیم که بتواند در طول فیلم توجه تماشاگر را جلب کند. در عین حال شخصیتی باشد که بتوانیم درطولانی مدت با هم کار کنیم. بسیاری از بازیکنان حرفه ای آمریکایی به خاطر مسئله تحریم ها حاضر به همکاری با ما نشدند. ما کم کم از انجام پروژه منصرف شده بودیم که همسرم کوین شپارد را پیدا کرد. در آن زمان کوین به خاطر امضای قرارداد کاری با ایران، کشوری که برخی معتقدند صاحب تسهیلات اتمی غیرقانونی است و تروریست های اسلامی را در دامان خود پرورش می دهد جریمه شده بود. صحبت با کوین در عرض چند دقیقه شخصیت راحت و بذله گوی او را به ما نشان داد و ما بلافاصله فیلمبرداری را آغاز کردیم."

تیل شودر می گوید "کار ایرانی" بیشتر حالت یک فیلم داستانی را دارد و او نخواسته است دراین فیلم از اظهارنظرهای متخصصین یا سیاستمداران استفاده کند: "می خواستم فیلم به مسائل مذهبی و سیاسی که در حول و حوش ایران دور می زند نیز اشاره هایی داشته باشد اما فقط از جنبه های دراماتیک ، زندگی شخصیت محوری فیلم و رویدادهایی که درمقابل ما جریان داشته است و نه از یک دیدگاه روشنفکرانه و دور از دسترس."

تیل شودر که نتوانسته بود ویزای ژورنالیستی از مقامات ایرانی دریافت کند با استفاده از یک دوربین کوچک و بدون مجوز کار فیلمبرداری را آغاز کرد. و این کار با انجام چند سفر به ایران تا زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ ادامه یافت اما پس از آن نام شودر در فهرست سیاه جمهوری اسلامی قرار گرفت و او پس از یک شب حبس در فرودگاه تهران صبح روز بعد به نیویورک پرواز کرد.

تیل شودر در رابطه با استفاده از رویدادهای پس از انتخابات در فیلم می گوید: "این وقایع در حقیقت در زمان پایان فیلم ما اتفاق افتاد. تیم بسکتبال آی اس شیراز هم مانند جنبش سبز به طور ناگهانی به موفقیت های شگفت آوری رسیده بود. ازطرفی تاثیری که این جنبش روی همه مردم گذاشت، خودبه خود آن را تبدیل به یک پایان طبیعی برای فیلم ما کرد."

شودر می گوید: "من فکر می کنم ما در این فیلم توانسته ایم به غرب نشان بدهیم که مردم ایران تا چه حد علاقمند به ایجاد تغییرات از راه های دموکراتیک هستند. این که مردم ایران چه درحکومت های استبدادی نظیر شاه و چه تحت یک حکومت مذهبی مثل رژیم اسلامی بیش از هرچیز دیگر انسان هایی هستند مثل من و شما . این که صرفا این حکومت ها نماینده این مردم نیستند و ایرانی ها مردمانی تحصیل کرده، علاقمند به ایجاد ارتباط، متفکر و خواهان دوستی، صلح و آشتی هستند. به نظر من جنبش سبز هم مهر تائیدی بود برهمین مسئله."

تیل شودر پس از نمایش فیلم در بخش پرسش و پاسخ به حاضران گفت که امیدوارست که تعداد بیشتری از مردم غرب به تماشای فیلم"کار ایرانی" بنشینند و هم چنین امیدوارست تا روزی این فیلم در ایران نیز به نمایش درآید و او بتواند بی هیچ ترس و واهمه ای، یک جلسه پرسش و پاسخ با مردم تهران، شیراز و شهرهای دیگر ایران نیز داشته باشد.





:: برچسب‌ها: غذا , سنگ , توکیو ,
:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 31 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: